دایره المعارف بی نزاکتی

به تصویر کشیدن من برای من در لا به لای این دست نوشته ها

دایره المعارف بی نزاکتی

به تصویر کشیدن من برای من در لا به لای این دست نوشته ها

رفع بلا

سلام (چون دلم میخواد از این به بعد شرافتمندانه زندگی کنم!!)

میدونم که نمی تونین باور کنینکه من امتحان هندسه رو دادم.........

مهم نیست که چطوری ..اما تابستون نباید هندسه بخونم!!

داشتم این چند روزه به یه چیزی فکر میکردم الان هر چی فک میکنم که به چی فک میکردم فکرم نمیاد!!(خب درک کنید!!!امتحان هندسه

داشتما)

این که (آخه کی دیده که جمله رو با حرف ربط شروع کنن!!!) من کلی کتاب خریدم اما فقط دو سه تاشو خوندم....(بس که احمقی!)

راستی رفتیم به آهستگی (من + سارا + لیلا + شادی + زهره + عموی زهره!!!(به جان خودم عموش بزرگ بود!!))

و این که کانون زبان وصال نسکافه ی مجانی میده (اینو لیلا گفت)واسه تبلیغ!!(من فکر میکردم واسه تبلیغ کانون اما لیلا توجیهم کرد که

تبلیغ واسه نسکافه است اما من همچنان فک میکنم واسه کانونه!!) به  هر حال اگه رفتین اون ورا یادتون نره .....

و اینکه امتحان بعدی ادبیاته...نمیدونین که(شایدم بدونین!!) چقده بدم میاد از امتحان ادبیات....از آرایه...از معنی شعر....این ادبیات

دبیرستان هر چی ادبیات به گند کشیده

دیگه برم

خدانگهدار(به همون دلیلی که سلام کردم )

خدایا افزون و افزون تر کن شادیم !!!

 

تولدش مبارک!!!

 

     تولدت مبارک آناهیتا!!!!

  پ.ن : اینو نوشتم (همین تبریکا رو!) دلم نیومد یه چیزایی رو نگم

۱- سال دیگه حلول سال تحصیلی از اول مهر به ۱۵ شهریور منتقال گردیده است!!!

۲- بچه هایی که دارن واسه روبوکاپ جهانی میرن ۱۴ تا فرزانگانی تهران+ ۱۰ تا حلی .اژه ای . هاشمی (آخه این عدالته که پسرا کمتر

باشن؟؟!!!) باید فرم یه فرم (!!)بپوشن...حالا فک کنین چی!! دخترا مانتو + شلوار+ مقنعه + هد آبی پسرا کت شلوار سفید!!

خیلی باحاله...مخصوصا با یه خودکار طلایی تو جیب و یه گل میخک قرمز تو اون یکی جیب...کت یه جیب داره؟؟!! خب پس نوبتی یه روز گل

 یه روز خودکار طلایی!!! خیلی باحاله..نه؟ اما خب  انی وی موفق باشن و پیروزمندانه ناک برگردن!!!

در ضمن این آناهیتا اناهیتای منه لیلا ...شما نمی شناسینش!!!‌دق!! ماله ماله خودم

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای عربیه سه شنبه.... خدا جونم میدونم تو این سختیا رو تو زندگیه ما دانش آموزا گذاشتی که قدر

 آسونیا رو بدونیم!!!(کدوم آسونیا؟؟)

به هر حال مرسیییییییییییییییییییی

کیک و شیر کاکائو

سلام (فقط واسه اینکه سلامتی میاره!!!)

امتحاناست و در گل غلتیدن ما.........

میگذره...خوب میگذره.......عالی میگذره..........

نمی دونم چی می خوام بگم اما یه چیزی بوود ها!!! چی؟؟!!! یادم نیست.......

این که وقتی پرستاران رو می بینم دقم میگیره از سانسور کردنشون اما بازم دوسش دارم...

بعدش اینکه من هی عکسامو آپلود میکنم اما نمی تونم تو وبم بزارم......(آخرش یه روز میرم و تنهات میزارم!!! با تو ام !! بلاگ اسکای

مزخرف!!)

دیروز جاتون خالی(تهی؟ پر؟ مملو؟؟) شیر کاکائوی مامانم + کیک سارا رو دودر کردم از دست سارا رفتم تو حموم خوردم

بعدش اینکه میگن آدم عاشق واسه جامعه انگله!!!! این آریان از وقتی عاشق شده دیگه آپ نمی کنه...

نمی دونم چی بنویسم....یکی نیست بگه مگه مجبوری آپیدن را؟؟؟!!!!

دیگه اینکه امروز رفته بودیم سازمان(سیا نه سمپاد!!!) ایمان افتخاری (طلای المپیاد ریاضی ؟۱۳۷) واسه مون در مورد گره سخن راند

(ها؟چی گفت؟ از شما انتظار نداشتم از من انتظار فهمیدن داشته باشین!!!) ...از ما پذیرایی نکردن  تازه یه آقاهه در حالی که ما

داشتیم شاد و شنگول و چست و چابک میخندیدیم (البته با صدای بلند) بهمون گفت : هی نکنه فکر کردین اینجام فرزانگانه که..... یعنی

 علنا فش داد!!اما ما اون شکلی سوت زدیم و ....

تازه امروز فهمیدیم(اگه راستشو بخواین فهمیدن(مریم+بهاره‌+‌آزاده+ فاطمه))که ماشین مافی پرایده اونم سفیدش!! 

مافی این همه مرموز بازی در اوردی اما ...........برم دیگه...ماچ و هاگ و دوستون دارم ...

خودتونو دوست داشته باشین

خدایا افزون کن تواناییمان در شادی