سی وهفتمی

سلللللللللللللللللام ما بازم بیکاریم دقققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققق

این شعر سهراب هست که:

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه ی عشق تر است......

اما من موافق نیستم به نظر من بهترین چیز رسیدن به کت جادویی است ..بهترین چیز داشتن زنگ بیکاریست..بهترین چیز شکستن پای معلم است...بهترین چیز دودر کردن کلاس کهفی ست....

به نظر محدثه:بهترین چیز بیخیالی ..امتحان ندادن ...نخوندن و بیست گرفتن .. داشتن یه آدم پایه است(من اینو اضافه می کنم :یه آدم پایه واسه گرفتن هدیه ی ولنتاین!!!محدثه بگووو.خجالت نکش!!)

به نظر مریم:بهترین چیز خوابیدن رو شونه ی محدثه است ....چهارشنبه هاااا به مدرسه نیومدنه....

به نظر سنا:بهترین چیز داشتن ساعت برنارده ..!!!(بابا کم توقع!!!!!)

به نظر شما:............................................................................................!!!!!!!

پ.ن:ما داشتیم اینجا می تایپیدیم که معاونمون اومد بره تو نت...بابا تکنولوژییییییییییییییییییییییی!!!

ما الآن بیکاری زیادی بهمون فشار اورده به همین منظور و در راستای آگاه کردن اقشار گوناگون ملت علی الخصوص خوانندگان محترم این دایره المعارف مقاله ای در باب آشنایی با مدرسه ارائه می کنیم:

مدرسه ی ما به مانند دبی آنتالیا یه چیزی تو همین مایه ها می ماند ..در این مدرسه ما انواع آموزش های علمی را توسط معلمانی بس کوشاو مجرب(همون مجرددددد) دریافتیده و هر روز بهتر از دیروز می شویم..(ما همه یه پا صاایرانیم!!!)در این مکان مقدس قرار است از ما آزمون جامعی اخذ کنن تا باز هم بهتر از دیروز شیییییییییییم!!!

دیگه زنگ خورد برم خوراکی بخورم(توهمه چون هیچی ندارم بخورم!!!)راستی زنگ ما مثه این خر ده تومنیاست که خیلی حال می ده سوارشون شی!!!زنگ مدرسه ی بغلی(بقلی!!!)مثه زنگ قصر سیندرلاست!!!

راستی ما تو مدرسه مون به مناسبت ولنتاین به معلم های مرد مجرب(بخوانید:مجرد)تبریک گفته و آرزوهای خوب واسه شون می کنیم!!!

دیگه بریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم

نمی دونم چندمی!!!!

سلام...خوبین؟؟؟چه خبرا؟؟(شوهر که نکردین زنم که نگرفتین بابا محرمه ها.....!!) من که خوبم..حسابی بهم خوش گذشت به جایی که عزاداری کنیم کلی خندیدیم..شب اول خونه ی مامان بزرگم و با خاله هام از خنده مردیم...تا ساعت 3 نشستیم چرت و پرت گفتن و.....

شب عاشورام که خونه ی عموم بودیم با دختر عموام کلی خندیدیم....

من واقعا نمی خواستم بخندم ها..اما خوب خنده م گرفته بود..گیر ندین حالا.سال بعد جبران می کنم ایشالاه!!

راستی یه چیزی ..دیار ما یه کوچه ای داره به نام "چل(40) منبر" تو این کوچه ملت می رن تو 40 تا خونه شمع روشن می کنن تو روز تاسوعا و هر دعایی دارن می کنن(البته من به علت ذیق مالی شیش تا شمع روشن کردم) .اگه تا محرم سال بعد به حاجتشون برسن سال بعد می رن شمعای خاموشو روشن می کنن....من واسه همه تون دعا کردم به حاجتاتون برسین اگه رسیدین یه کامنت بزارین من برم سریییییییییییع شمع خاموشا رو واسه تون روشن کنم...

وای این کوچهه خیلی قشنگ بود ...رو دیوارای آجری شمع روشن کرده بودن ..همه جا شمعای  کوچیک..اما من یادم رفته بود دوربین ببرم...

بازم خیلی اتفاقا افتاد من همشونو یادم رفته.................

یادتون نره از خدا بخواین توانایی شاد بودنتونو افزوون کنه

پ.ن1:چه حالی می ده آدم چند روز فقط با آدمای واقعی حرف می زنه نمی یاد تو نت یه حال خوبی داره حتما امتحان کنین

پ.ن2:اینو می خواستم چارشمبه ی قبل بگم یادم رفت،یه روز برین تو خیابونی که همیشه با عجله ازش رد می شین تا برسین به اتوبوس ،به مدرسه ،به تاکسی ،....بعد با آرامش تو اون خیابون راه برین به همه لبخند بزنین ،بزارین همه ی ماشینا از جلوتون رد شن بعد از خیابون رد شین،اصلا از کسی جلو نزنید ،به ویترین همه ی مغازه ها زل بزنین (حتی کافی شاپا!!)،به هیچی جز راه رفتن فکر نکنین،وقتی صدای بوق ماشینا میاد باهاش ریتم بگیرین......می بینین زندگی چه قده آروووووووووومه ،این ماییم که الکی سر و صدا می کنیم..حتما امتحانش کنین حتی اگه شده یه بار!!!!

سی و پنجمی

من دارم میرم دیارمون خونه ی مامان بزرگ و حال و صفا و عشق و..............

امیدوارم به شماهام خوش بگذره.......

دوست خوبم که می خوای خودکشی کنی تو این ماه محرمی حداقل برو خودتو بنداز جلو ماشین دیه ت دوبرابرم که

هست خانواده ت که از زنده ت سودی نبردن حداقل.........

من برم شام بخورم..تا بعد تعطیلات