دایره المعارف بی نزاکتی

به تصویر کشیدن من برای من در لا به لای این دست نوشته ها

دایره المعارف بی نزاکتی

به تصویر کشیدن من برای من در لا به لای این دست نوشته ها

دوازدهمیش!!!!

مغزم درگذشت و افکارم بدون سرپرست ماند.

وقتی نمی توانم اشک بریزم،،چشم هایم را داخل آبمیوه گیری می گذارم.

برای اینکه راه راست بروم،همیشه با خط کش از خانه خارج می شوم.

دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمی توانند خاک بازی کنند.

نمی دانم خودم را کجا جا گذاشته ام.

روی سیم های لخت برق،برای پرنده ها دانه می ریزم.

معمولا افرادی که فکری ندارند ،سعی می کنند فکرشان را به آدم تحمیل کنند.

 

یازدهمیش

اینم یه عکس قشنگ از برگا تو ماسوله!!!!!!!
 

 

 

دهمیش!!!

محمد آقا (عاشق تو!!)تو منظورت کیه؟؟؟؟

اگه می خواستم خودم عکسمو می ذاشتم منتظر اجازه نمی موندم!!!

کهفی!!!!(یعنی کهفی میدونه اینترنت چیه!!!)نمره ی منو دیگه کمتر از چیزی که گرفتم نمی تونی بدی!!تلاش نکن ..من خودم نهایت تلاشمو کردم که کم بگیرم!!!

پ.ن:رفتم کلاس فن ترجمه ی آموخته!!خوب بود اما ..یه ذره سطحش بالا میزد!!!